
فاجعه زیستمحیطی دریاچه ارومیه؛ تبعیض آشکار و سکوت شکستهنشدنی/ محمد شکری آستامال
تاسفبار است که بشنویم دریاچه ارومیه، این نگین آبی آذربایجان و دومین دریاچه شور جهان، امسال در آستانه خشکی کامل قرار گرفته است. این یک فاجعه زیستمحیطی است که طی ۱۵ سال گذشته به تدریج عمیقتر شده و اکنون به نقطه اوج خود رسیده است. این در حالی است که مردم آذربایجان با شوکی عمیق و احساس تبعیض روبرو هستند. آنها نه تنها درگیر بزرگترین بحران زیستمحیطی ناخواسته تاریخ خود شدهاند، بلکه با درد وجدان از آیندهای مبهم رنج میبرند و بسیاری به فکر مهاجرت افتاده یا به سرنوشت تلخ مرگ تدریجی تن دادهاند.
تبعیض آشکار و درد مضاعف
ماجرای غمانگیز دریاچه ارومیه زمانی تلختر میشود که آن را با رویکرد دولت در قبال بحران آب در مناطق کویری مقایسه کنیم. سال گذشته، هنگامی که کشاورزان کویر با کمبود شدید آب مواجه شدند، شاهد بودیم که مردم اصفهان بدون هیچ ترسی، لوله آب انتقالی از لرستان را که از اصفهان میگذشت، منفجر کردند. واکنش دولت در این مورد سریع و قاطع بود؛ بلافاصله وعده حل بحران داده شد و آب دریای عمان به یزد پمپاژ شد. امسال نیز، در یک اقدام بیسابقه، دولت در کمتر از دو سال، خط لولهای به طول ۸۰۰ کیلومتر برای انتقال آب از دریای عمان به اصفهان احداث کرد، اقدامی که یادآور رکورد چین در احداث بیمارستان هزار تختخوابی در زمان بحران کرونا است.
این سرعت عمل و اولویتبندی در حالی است که آذربایجان، با وجود سالها دست و پنجه نرم کردن با بحران خشکی دریاچه ارومیه، مورد بیتوجهی قرار گرفته است. مردم آذربایجان نه تنها بخیل نیستند، بلکه به این تبعیض آشکار معترضند. چرا معترضان مدنی به خشکی دریاچه ارومیه با بهانههای واهی از سوی نیروهای امنیتی سرکوب شدند؟ چرا با وجود اقرار مسئولان به صرف سیزده هزار میلیارد تومان بودجه به نام احیای دریاچه ارومیه در این سالهای بحرانی، حتی یک قطره آب هم به «اورمو گؤلو» نرسید؟ این سوالات، زخم عمیقی بر پیکر جامعه آذربایجان است.
در قبال این وعدههای پوچ، حیف و میل سرمایههای ملی، و نابودی زندگی مردمان این سرزمین، فعالان مدنی و محیط زیست ایران، بهویژه در آذربایجان، وظیفه سنگینی بر دوش دارند.
خشکی دریاچه ارومیه تنها یک بحران زیستمحیطی نیست؛ این یک بحران انسانی و اجتماعی است که نیازمند توجه فوری و اقدام قاطعانه است. فعالان مدنی و محیط زیست در این شرایط حساس، نقش حیاتی در جلوگیری از یک فاجعه تمامعیار و احیای امید در دل مردم دارند. زمان آن رسیده که سکوت شکسته شود و فریاد دادخواهی مردم آذربایجان به گوش جهانیان برسد.