
هفته نامه صبح صادق، ارگان مطبوعاتی معاونت سیاسی سپاه، در جریان جنگ ۱۲ روزه، جنگندههای اسرائیلی بدون مانع از آسمان عراق وارد خاک ایران شده یا از همان مسیر اقدام به شلیک موشک کردهاند. در این گزارش همچنین تأکید شده است که پرتاب ریزپرندهها از مبدأ عراق به سمت ایران حتی پس از پایان جنگ نیز برای مدتی ادامه داشته است.
در اثنای جنگ 12روزه توییتی را در شبکه x از منابع معتبر خبری با عکسی که مسیر حمله هوایی را از آسمان سوریه و عراق نشان میداد به اشتراک گذاشتم و دران طبق اعلام سوریه و نخست وزیر عراق که ذکر شده بود سوریه مسیر هوایی خود را در اختیار اسراییل قرار داده است و عراق هم در مقابل خواست آمریکا برای استفاده از حریم هوایی خودش یارای مقاومت نداشته به اشتراک گذاشتم که واکنش کاربرانی که اکثرا از طیف قومگرای پارسی معروف به ایرانشهری بودند را با فحاشی و توهین و این نوشته که پان تورک برای اثبات خودش عکس هم میگذارد مواجه شدم .
واکنش های این چنین جاهلانه و دور از عقل بر آمده از اتاق فکر فاشیستهای مرکز نشینی است که نوعی ناسیونالیسم تهاجمی قومی را که فلسفه وجودی آن باستانگرایی پارسی و تنفر از دیگری مخصوصا ترک و عرب است میباشد . واقعیت این است که فاشیزم گزاره ایی است غیر عقلانی و مبتنی بر برساخت های ایدوئولوژیک تهاجمی که در آن هیچ نشانی از اقتصاد و پیشرفت و رفاه اجتماعی موجود نیست . این جریان نه تنها جهالت را تبلیغ که در باز تولید آن میکوشد و شدیدا دشمن آگاهی اجتماعی و طبقاتی و فردی است .اجتماع جاهلان ایرانشهری افرادی چون رافعی پور و وحید بهمن و احسان موحدیان و سایر لمپن ها را به جامعه سیاسی ایران تحمیل کرده است که کار کرد آن عقب ماندگی و افتخار به موهوماتی است که اساس آن داستانسرایی قهرمانانه است و بیخود نیست که جریان ضد انسانی فوق شاهنامه را کتاب مقدس خود میداند و سطرهای این اثر فاشیستی را به عنوان مانیفست خود در دنیای مدرن باز نشر میکند .
جریان فوق اکنون در مقابل اقدامات عراق و روسیه که توسط مسئولین و خبرگزاری های رسمی اعلام ونظر میشود کاملا سکوت کرده است . سکوت در مقابل حقیقت و فریاد برای دروغ ؟
اولین کسی که رسما ایرانشهر را جریان ضد انسانی نامید آقای موسوی سفیر سابق ایران در آذربایجان که اصالتا شمالی است اعلام نمود وی حتی اعلام نمود که از این جریان ضد انسانی که همواره مانع روابط ایران و آذربایجان شده است شکایت خواهد کرد . واقعیت مسأله این است که پروپاگاندای ایرانشهر در رنگه زور پای آمریکا را به نقطه صفر مرزی ایران باز کرد و همین جریان در قبال خیانت روسها سکوت اختیار کرده و در بحث های تاریخی خود توسط غنی نژاد ناراحتی خود را از ملی شدن نفت در زمان مصدق بیان کرده و علنا اعلام میکند باید نفت ایران در دست انگلیس باقی میماند . جریان فوق تا کنون همواره بر علیه حقیقت بوده و تامین منافع روس و انگلیس و آمریکا به تامین منافع ملی ایران ارجحیت داشته است