
درحالیکه دو عدد آفتابه در دست دارد با خوشحالی وارد باشگاه بدنسازی میشود و میگوید: «خیلی گشتم تا بالاخره موفق شدم این دو تا آفتابه را پیدا کنم.»
«نگین» مدیر یک باشگاه ورزشی زنانه در تهران است و این روزها قطعی آب برایش معضلی شده است. او با اشاره به اینکه باشگاه از ساعت ۸ صبح تا ۹ شب باز است و در این گرمای تابستان، قطعی آب واقعاً دردسر است، میگوید: «فکرش را بکنید در این گرمای چهل درجه و در فضای سربسته نشستهای که یکهو راس ساعت دو بعدازظهر برق قطع میشود، سالن هم پر از ورزشکار است و خودمان بهعنوان عوامل و مربیان باید دوساعتی را در این شرایط بگذرانیم. با تهیه موتوربرق سعی کردیم فقط چراغهای باشگاه و دستگاهها را روشن نگهداریم، اما برای سیستم خنککننده نمیشود کاری کرد.»
این مشکل کم نبوده که از حدود دو هفته پیش، آب هم هرروز چند ساعت قطع یا بهشدت کمفشار میشود و به گفته نگین دیگر عملا شرایط غیرقابلتحمل شده است: «مجبور شدهایم مثل خیلیهای دیگر به عقب برگردیم و به آفتابه و دبه آب پناه ببریم.»
مردم درگیر ماجرای قطعی برق و گرمای هوا بودند که خبر از جدی شدن بحران آب و خالی شدن سدها هم به گوش رسید و قطعی و افت فشار آب در تهران و بسیاری شهرهای دیگر کشور از تیرماه، قوز بالا قوز شد.
«ناصر» ساکن یکی از شهرکهای اطراف تهران است، منطقهای که هنوز توسعه زیادی نیافته وزندگی مردم همینطوری هم با سختی و کمبود امکانات شهری پیش میرود؛ اما موضوعی که این روزها در این منطقه بغرنج شده، قطعی طولانی و چندساعته آب است.
او میگوید: «در این روزهای داغ، روزانه چندین ساعت آب قطع میشود. گاهی با تانکر، آب میآورند و مجبوریم با دبه و ظرف مقداری آب برای شستشوی روزانه برداریم؛ اما آب آشامیدنی و موردنیاز پختوپز را باید بخریم، خرید آب روزانه برای مردم این منطقه که جز اقشار ضعیف و کمدرآمد هستند، واقعا سخت است. چرا دولت فکری به حال این مشکل نمیکند، مگر یکشبه متوجه شدند سدها در حال خالی شدن است؛ یعنی تا این حد مملکت بیصاحب است.»
پیشازاین، قطعی مکرر برق، دامان ناصر را که بهعنوان کارگر بستهبندی در کارخانه کار میکرد، گرفته است: «از اردیبهشت به دلیل قطعی مکرر برق و کاهش تولید، صاحب کارخانه مجبور شد بخشی از کارگران را اخراج کند. من هم جز کارگران از کار بیکار شده هستم که هنوز موفق به دریافت بیمه بیکاری هم نشدم. به خدا این دو ماه را با قرض از این فامیل و آن فامیل گذراندم، همینطوری زیر فشار تورم و مشکلات زندگی کمر خم کردهام، دیگر این مشکل بیآبی و بیبرقی، جان ما را به لبمان رسانده است. آخر مگر میشود با سه تا بچه، ساعتها در روز بیآب ماند.»
قطعی آب این روزها همه مناطق تهران را فراگرفته است و مردم را وادار کرده خودشان به فکر تامین آب منازلشان شوند.
«امیر» ساکن محله عباسآباد تهران است و از پنج سال پیش در یک مجتمع مسکونی ده واحدی زندگی میکند. او که این روزها درگیر قطعی آب است و هفتهای سه تا چهار بار به مدت ۵ تا ۶ ساعت آب منزلش قطع میشود، میگوید: «مجتمع ما مجهز به دو تانکر ۸۰۰ لیتری آب است؛ اما به دلیل اینکه این روزها هوا بهشدت گرم است، مصرف آب چند برابر شده و تانکرها هم بیشتر از یکی دو ساعت جوابگو نیستند.
هفته گذشته در جلسه ساختمان مطرح کردیم که خانوادهها عصرها از دوش گرفتن، لباس شستن و انجام سایر کارهایی که آب زیادی مصرف میکند، خودداری کنند؛ اما متأسفانه بازهم تانکرها نمیتوانند پنجتا شش ساعت بیآبی را تامین کنند. در این مجتمع سه چهار خانواده، بچه نوزاد یا خردسال دارند که نمیتوانند بدون آب سر کنند، برای همین قرار بر این شده یک تانکر ۸۰۰ لیتری دیگر اضافه کنیم، شاید مشکل ساکنین حل شود.»
اما مشکل فقط تامین آب نیست. به گفته امیر در بعضی روزها برق هم قطع میشود و پمپها از کار میافتند: «بعضی خانوادههای روزهایی که آب و برق با هم قطع میشود مجبورند خانهشان مشکل قطعی برق بهویژه برق کارخانهها و واحدهای تولیدی و به دنبال آن کاهش سطح تولید و حتی وارد آمدن خسارت به سرمایه تولیدکنندگان، بر بیکاری شمار زیادی از کارگران و کارمندان بخشهای خصوصی تاثیرگذاشته و زنجیرهوار به سایر مشاغل نیز سرایت کرده است.
این موضوع را «مهشید» که مدیر داخلی یکی از موسسات اعزام دانشجو به خارج است تایید کرده و میگوید: «امسال نسبت به سالهای گذشته تقاضا برای مهاجرت افزایش زیادی داشته است؛ اما وقتی پای بستن قرارداد و پرداخت پول به میان میآید، خیلیها پا پس میکشند.»
او در ادامه درباره تاثیر وضعیت برق روی کار موسسه خودشان میگوید: «قطعی روزانه برق در منطقه ما باعث شده کار بهکندی پیش برود و در بسیاری از ساعات روز، کارمندها بیکار باشند. به همین دلیل، درآمد موسسه کم شده و یک ماه گذشته مجبور شدیم سه نفر از کارکنان را که اتفاقا جوانان فعال و خوشفکری هم بودند اخراج کنیم، چون واقعا توان مالی پرداخت حقوقشان را نداریم.»
4بهمن۱۴۰۳، «عباس علیآبادی» وزیر نیروی دولت «مسعود پزشکیان» به خبرگزاری تسنیم گفت: «برنامه گستردهای را برای رفع مشکل نا ترازی انرژی در دست داریم تا پایان سال ۱۴۰۳ به وضعیتی برسیم که در تابستان ۱۴۰۴ مطلقاً مشکل بیبرقی وجود نداشته باشد.»
سال ۱۴۰۴ هم رسید، خردادماه بود و هنوز بهروزهای داغ تابستان نرسیده بودیم که قطعی مجدد برق هم در بخش شهری و مسکونی و هم صنعتی آغاز شد و اتفاقا هر چه جلوتر رفتیم و تیرماه شروع شد، روزهای قطعی برق بیشتر و ساعت آنهم طولانیتر شد.
خبرگزاری پتروشیمی نیوز پیشبینی کرده: «روند نا ترازی برق که از سال ۱۳۹۲ آغازشده و از سال ۱۴۰۰ شدت گرفته است تا پایان سال ۱۴۰۴ به بیش از ۳۰ هزار مگاوات برسد.»
موضوعی که به نظر میرسد خلاف گفتههای وزیر نیرو است و انگار این قصه سردراز دارد و مصائب مردم بهویژه بخش صنعتی و تولیدی هرروز بیشتر و بیشتر میشود. یکی از بغرنجترین پیامدهای مشکل بیبرقی در این بخشها، محدود شدن خطهای تولید و درنهایت اخراج کارگران است.
«محسن» صاحب یک گاوداری در شهرستان گلپایگان استان اصفهان است. اگرچه قطعی گاهوبیگاه برق از پارسال دامنگیر گاوداری او هم شده بود؛ اما این قطعی از پیش اعلامشده و یک روز در هفته بود؛ اما امسال قطعی برق روزانه و بدون برنامه شده و گاهی تا سه ساعت هم میرسد.
او میگوید: «خیلی وقتها دستگاه به پستان گاو وصل شده و در حال شیردوشی است که ناگهان برق قطع میشود. فکرش را بکنید، باید در این شرایط دستگاه را از پستان حیوان جدا کنیم، هم او مجبور است درد را تحمل کند چون بدون برق باید با فشار این کار را انجام دهیم و هم چون شیر در جریان بوده، بخشی از آن روی زمین میریزد و هدر میرود.»
به گفته محسن روزی سه ساعت گاوداری به حالت نیمه تعطیل درمیآید و کارگرها از کار بیکار شده و مجبورند در هوای گرم این منطقه، علاف و بیکار بچرخند: «خیلی تلاش کردیم شرایط را حفظ کنیم و عذر کسی را نخواهیم، اما باور کنید امسال تولید به نصف رسیده است و درآمد کفاف هزینههای سرپا نگهداشتن گاوداری را نمیدهد. درنهایت آخر ماه گذشته مجبور شدیم ۲۰ کارگر را اخراج کنیم. میدانم کار پیدا کردن در این شهرستان آسان نیست و اخراج ۲۰ نفر یعنی گرسنه ماندن ۲۰ خانواده که اگر هرکدامشان چهار نفر هم باشد، میشوند ۸۰ نفر، اما واقعاً ناچار بودیم.»
او تاکید میکند که این شرایط تنها مختص گاوداری آنها نیست: «بسیاری دیگر از کارخانههای تولیدی و شرکتهای خصوصی هم در این شهر و سایر شهرهای کشور همین وضعیت را دارند و با وجود تلاش زیاد مجبور شدند دست به تعطیل نیرو و سرپا نگهداشتن کسبوکارشان شوند. اگرچه که حفظ همین وضعیت هم از توان بسیاری دیگر خارج بود و واحدهای تولید کلا تعطیلشده است.»