اندر حکایت‌های فردوسی و‌آزادی قلم خانم زینب موسوی - ابراهیم ساوالان

ابراهیم ساوالان

پنج سال پیش، شهرداری ماکو مجسمه فردوسی را از آن شهر برداشت و چون این کار همزمان با موج جهانی حذف مجسمه نژادپرستان بود، یاور سلطانی خبرنگار ماکو تایم، با این تصور که این کار شهرداری ماکو نیز با همان نیت صورت گرفته، در گزارشی از این اقدام شهرداری ماکو تقدیر و تشکر کرد. آن تشکر یاور سلطانی از شهرداری، توهین به فردوسی قلمداد شد و او را بازداشت و روانه زندان کردند. فقط بخاطر آنکه نمی‌دانست شهرداری، مجسمه فردوسی را برای تعویض برداشته و از آنها تشکر کرده بود.

طنز ماجرا در آن بود که هواداران آزادی بیان نیز بجای محکوم کردن اعمال محدودیت به آزادی بیان یک خبرنگار، موافق حبس سلطانی شدند و نشان دادند که اعتقاد چندانی به آزادی بیان ندارند و اگر روزی اختیاردار امور گردند، ما همچنان اتهاماتی مانند توهین به مقدسات خواهیم داشت و فقط مقدسات عوض خواهد شد.

حالا نیز زینب موسوی، فردوسی را موضوع طنز و تمسخر خودش قرار داده و رگ گردن خیلی‌ها ورم کرده و دادگاه نیز وارد ماجرا شده و فردوسی وارد لیست مقدسات گردیده است. در این ماجرا علاوه بر روسیاهی هواداران آزادی بیان، واکنش گروه دیگری نیز بسیار جالب بود. این گروه موقع ناراحتی اقلیت‌های ملی از توهین‌های نژادپرستانه، با خونسردی می‌گفتند که «شوخی کردیم، جنبه داشته باشید» ولی حالا خودشان بی‌جنبه شده‌اند.

از طرف دیگر این همه واکنش نسبت به اظهارات یک طنزپرداز و ورود دادگاه گواه بر این است که لشگر پاسداران تک زبانی و زبان فارسی می‌دانند که این ادبیات زین پس فقط با چماق و گزمه و محکمه می‌تواند بر دیگران سوار باشد و اگر کمی رواداری به خرج داده و وادهند، تندبادهای هویتی غیرفارسها، کاخ ذهنی آنها را خواهد برد و همه این واکنش‌ها نشانگر ترس است.

-----------
@Ibrahimsavalan

کلیدواژه‌ها