شریفه محمدی، فعال تورک تبار حقوق زنان و کارگران و نماد مقاومت مدنی در آستانۀ اعدام

شریفه محمدی

دیوان عالی جمهوری اسلامی ایران در نیمۀ مرداد ۱۴۰۴ حکم اعدام شریفه محمدی، فعال حقوق زنان و کارگران، را که در اسفند ۱۴۰۳ توسط دادگاه انقلاب رشت صادر شد، تأیید کرده است. این تصمیم، آخرین امکان تجدیدنظر را از میان برده و عملاً راه را برای اجرای حکم مرگ او هموار ساخته است.

شریفه محمدی به "شورش مسلحانه علیه حکومت" اسلامی (بغی) متهم شده است. اما خانواده و نزدیکانش تأکید می‌کنند که او نه تنها هرگز دست به اقدام مسلحانه نزده، بلکه تمام فعالیت‌هایش در چارچوب دفاع مسالمت‌آمیز از حقوق انسانی، به‌ویژه حقوق زنان و کارگران، بوده است.

پیشینۀ یک فعال مدنی

شریفه محمدی، ۴۶ ساله، مهندس طراحی صنعتی و مادر یک فرزند خردسال است. او در رشت و استان گیلان سال‌ها برای حقوق زنان و کارگران فعالیت کرده و با برگزاری مراسم نمادین در روزهای جهانی کار و زن صدای دادخواهی را بلند کرده است. محمدی تا سال ۲۰۱۱ از اعضای یکی از کمیته‌های یاری‌رسانی به ایجاد سندیکاهای مستقل بود که در ایران غیرقانونی اعلام شده‌اند.

حکومت ایران شریفه محمدی را به عضویت در  حزبی کردی متهم کرده است. این در حالی است که همانطور که در پیام جگر خراش مادرش به زبان مادری اش یعنی تورکی میشنویم شریفه محمدی تورک تبار است . 

بازداشت، شکنجه و انفرادی

پرونده شریفه محمدی از ۱۴ آذر ۱۴۰۲ آغاز شد : روزی که مأموران وزارت اطلاعات او را در رشت دستگیر و به بازداشتگاهی مخفی منتقل کردند. شریفه محمدی هفته‌ها در سلول انفرادی، بدون تماس تلفنی یا ملاقات، نگاه داشته شد. سازمان عفو بین‌الملل گزارش داده است که او طی این مدت تحت شکنجه‌های شدید جسمی و روانی قرار گرفت. وی چند هفته بعد به زندان سنندج منتقل و بار دیگر شکنجه شد. شریفه محمدی در دی ‌ماه همان سال شکایتی علیه شکنجه‌گرانش ثبت کرد، اما پس از تهدید مقامات به پیگرد قضایی و تمدید بازداشت، ناچار به پس گرفتن آن شد.

محاکمۀ سی دقیقه‌ای

محاکمۀ شریفه محمدی در ۲۰ خرداد ۱۴۰۳ تنها سی دقیقه طول کشید. او در طول جلسه اجازه سخن گفتن نداشت و وکیلش تنها ده دقیقه برای دفاع از موکل خود فرصت یافت. دادگاه انقلاب رشت همان روز حکم اعدام صادر کرد. هرچند خود دیوان عالی در مهر ۱۴۰۳ این حکم را لغو نمود، اما کمتر از یک سال بعد، در مرداد ۱۴۰۴، همان مرجع قضایی حکم مرگ را دوباره تأیید کرد.

سرکوب پس از "زن، زندگی، آزادی"

پروندۀ شریفه محمدی در بستر خیزش "زن، زندگی، آزادی" شکل گرفت که از پاییز ۱۴۰۱ و با مرگ مهسا امینی در بازداشتگاه نیروی انتظامی تهران آغاز شد. پس از این خیزش، حکومت ایران نه تنها بر سرکوب خیابانی افزود و ده‌ها هزار نفر را دستگیر کرد، بلکه میزان صدور و اجرای احکام اعدام را نیز به ‌شدت افزایش داد. روی کار آمدن مسعود پزشکیان در تابستان ۱۴۰۳، کمترین تغییری در این روند سرکوب و خودسری‌ها ایجاد نکرد، بلکه به بهانۀ جنگ دوازده روزه بر ابعاد و شدت آنها افزود.  

واکنش‌های داخلی و بین‌المللی

اخبار جهان را با بارگیری اَپ ار.اف.ای دنبال کنید

انتشار خبر تأیید حکم اعدام شریفه محمدی با موجی از اعتراضات و کارزارهای بین‌المللی همراه شد. در بیانیه‌ای که در شبکه‌های اجتماعی بازنشر شده، آمده است: «پروندۀ شریفه نشان می‌دهد که زن‌ستیزی، ستم طبقاتی و خشونت اقتدارگرایانه در هم تنیده‌اند. زنی، مادری و کارگری هدف گرفته شده است، زیرا زندگی‌اش نماد مقاومت در برابر سلطه است.»

تشکل‌های فمینیستی، گروه‌های مخالف اعدام و فعالان حقوق بشر در تبعید به این کارزار پیوسته‌اند. مسیح علینژاد، روزنامه‌نگار ایرانی در تبعید، نوشت: «شریفه اکنون با خطر مرگ روبروست و فرزند خردسالش ممکن است هرگز آغوش او را حس نکند. این فقط حمله‌ای علیه یک زن نیست، بلکه علیه همۀ مادرانی است که برای آینده‌ای بهتر رؤیا می‌بافند. سکوت ما به معنای رضایت است. باید برای شریفه برخیزیم، زیرا مبارزۀ او مبارزۀ ماست.»

آزمون وجدان جمعی

شریفه محمدی امروز نه صرفاً یک فعال مدنی، بلکه به نمادی جهانی از مقاومت در برابر سرکوب حکومتی بدل شده است. سرنوشت او آزمونی است برای وجدان جمعی در ایران و جهان با این پرسش پرسش بنیادین که در برابر این بی‌عدالتی آشکار، چه کسی می‌تواند سکوت اختیار کند؟

کلیدواژه‌ها